بررسی مفهوم مرگ در شاهنامه،رباعیات خیّام ومثنویهای عطار
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده فرشید جعفری
- استاد راهنما جمیله اخیانی مجتبی بشردوست
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
پدیده ی مرگ از جمله موضوعاتی است که از دیر باز تا کنون توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده و هر کدام از دریچه های گوناگون فلسفه، دین، عرفان و غیره به آن نگریسته اند. از جمله این اندیشمندان، شاعران بزرگی چون فردوسی، خیام و عطار هستند که با توجه به جهانبینی و اعتقاداتشان، به این مساله پرداخته اند. در این رساله به دیدگاه این بزرگان در باره مرگ پرداخته شده است. فردوسی در شاهنامه، در دوره های اساطیری و پهلوانی بیشتر تحت تاثیر اندیشه ها و اعتقادات آیین های ایران باستان از جمله آیین های زروانی و مزدایی به این پدیده نگریسته است؛ لیکن این نگاه در دوره تاریخی با توجه به تغییر نگرش وی نسبت به مقوله زمان (یعنی تبدیل زمان دایره وار و اسطوره ای به زمان خطی) که از یک سو تحت تاثیر اعتقادات دینی وی و از سوی دیگر به سبب مواجهه او با پیری است، دچار نوعی تغییر شده است. خیام در رباعیات، با توجه به عقل گرایی محض فلسفی به مرگ نگریسته است. در نظر خرد فلسفی او تنها امور محسوس معتبر است و امور انتزاعی و نامحسوسی چون روح یا عالم معنا از درجه اعتبار و اعتماد ساقط است. به همین دلیل، مرگ را پدیده ای پایان دهنده و نیست کننده ی هستی انسان می انگارد. عطار نیز در مثنویهایش، با توجه به مشرب عرفانی خود به این پدیده نگریسته است. وی به سبب داشتن مکتب وحدت گرایی شهودی و نیز با در نظر گرفتن مراتبی چون موت ارادی، فناء فی الله و نظریه ی سیر تکاملی انسان، مرگ را تولدی دیگر جهت سیر به مراتب بالای وجود می پندارد.
منابع مشابه
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
اندیشیدن دربارهی مرگ و سخنگفتن از آن یکی از بنمایههای رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینهای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشههای ایشان دربارهی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناختهبودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاههای اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون دربارهی مرگ، حقایق بسیاری را بر م...
متن کاملبررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
اندیشیدن دربارهی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بنمایههای رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشههای ایشان دربارهی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاههای اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره ی مرگ، حقایق بسیاری را بر م...
متن کاملمفهوم مرگ اختیاری از دیدگاه سنایی و عطار
مرگ از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در عرفان، به غیر از مرگ اجباری که همان قانون طبیعی و الهی است، به نوع خاصّی از مرگ اشاره شده است که آن را مرگ اختیاری یا تولّد دوم می نامند. مراد از مرگ اختیاری، زدودن حالات و صفات ناپسند و آراستن روح به اخلاق و صفات الهی است ؛ بنابراین مرگ اختیاری، نوعی خودسازی روحی است. در این مقاله، ابتدا مرگ اجباری به عنوان لازمۀ عالم وجود مطرح ...
متن کاملمفهوم مرگ اختیاری از دیدگاه سنایی و عطار
مرگ از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در عرفان، به غیر از مرگ اجباری که همان قانون طبیعی و الهی است، به نوع خاصّی از مرگ اشاره شده است که آن را مرگ اختیاری یا تولّد دوم می نامند. مراد از مرگ اختیاری، زدودن حالات و صفات ناپسند و آراستن روح به اخلاق و صفات الهی است ؛ بنابراین مرگ اختیاری، نوعی خودسازی روحی است. در این مقاله، ابتدا مرگ اجباری به عنوان لازمۀ عالم وجود مطرح ...
متن کاملترس از مرگ در آثار عطار
ترس از مرگ دلایل گوناگونی دارد؛ زیرا مرگ امری مجهول است که هیچ کس نه آن را شناخته و نه تجربه کرده است. مرگ تنها چیزی است که انسانها را با هم برابر و یکسان میکند و برای هیچ کسی استثنا قائل نمیشود. انسانها از مرگ میترسند؛ زیرا به جهان آخرت اعتقاد دارند و در آنجا باید نتیجة اعمالشان را ببینند. چون انسانها زندگی جاوید را با دنیای زودگذر معامله کردهاند و در آنجا توشهای ندارند، ناگزیر از مرگ ...
متن کاملبازشناسی مفهوم قرب در آثار عطار نیشابوری
از مباحث مهم و مشروح تصوف، مقامات و احوال است که صوفی و عارف در طریق وصول به حق و کمال حقیقی باید مقامات را طی کند و حالات را که در درون او وارد میشود، دریابد. یکی از مهمترین احوال عرفانی، قرب است. قرب، استغراق وجود سالک و نزدیکی او به خداوند و جمع خود با غیبت از صفات خود و تقرب الی الله است تا جایی که از خود غایب باشد و به فنا برسد، حتی تقرب خود را نیز نبیند. تمام تعاریف قرب بر دو محور اساسی ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023